وقتی تو اومدی...

گریتو نبینم

فکرم مشغولت شده گاهی وسط شیر خوردن یهو میزنی زیر گریه گاهی هم یهو شیر می پره تو گلوت فکر کنم اینا علایم رفلکسه، نمی دونم چطوری ولی من یه بار همون وقتی که یه ماهت بود بردمت سونو و رفلکس نداشتی نمی دونم چی شد که به نظرم الان داری وقتی داری شیر میخوری و یهو شیر می پره تو گلوت، یا وقتی داری شیر میخوری و یهو انگار گلوت میسوزه و میزنی زیر گریه قلبم کنده میشه از جاش، مخصوصا که گریت خیلی ناله داره الانم خوابم نمیبره همش دارم فکر می کنم نکنه من با خوردن چیری باعث شده باشم تو رفلکس داشته باشی فردا هم قراره با بابا ببریمت پیش دکتر پسرم نمی تونم گریه و ناراحتیتو ببینم نمی تونم ببینم این طوری گریه می کنی، ولی مجبورم قوی باشم که...
28 آبان 1394

شیرتو بخور مامانی

چند روزه یه کم مامان نگران شده اخه چند روزه یه کار عجیب می کنی وقتی گریه می کنی و می خوای شیر بخوری، گاهی گریتو قطع نمی کنی و حتی شیر نمیخوری، یعنی همچنان گریتو ادامه میدی و انگار نمی خوای شیر بخوری، این حالتت منو خیلی نگرن می کنه، همش حس می کنم دوسم نداری و نمی خوای دیگه شیر بخوری، یه مذلی هم گریه می کنی که ادم دلش کباب میشه واست نمی دونم چرا این کارو می کنی، سعی می کنم نازت کنم و قربون صدقت برم شاید دوباره شیر بخوری گاهی جواب میده، نمی دونم این کارو چرا انجام میدب. چون دلت میحواد نوازشت کنم که من حتما این کارو می کنم یا دلیل دیگه ای داره اخر هفته سه ماهت تموم میشه و برای قد و وزن باید ببریمت دکتر، همون موقع چک می کنم با د...
24 آبان 1394

١٠ هفتگي

باورم نميشه ١٠ هفتت شده مامان قيافت خيلي عوض شده، ماشاالله خيلي خواستني و ناز شدي، تو دل همه جا باز مي كني مهمترين اتفاق تو اين روزا براي مامان افتادن حلقهختنت بود ما ١٨ مهر ختنت كرديم تو بيمارستان لاله، معمولا بايد حلقه تا دو هفته مي افتاد ولي حلقه تو نيفتاد كه نيفتاد من خيلي نگران بودم، هر گريه و بيتابيتو ربط ميدادم به اين موضوع، اعصابم خورد بود حسابي، تا اينكه پنجشنبه صبح ٧ ابان برديمت دكتر ، وقت گرفتيم ولي از اونجايي كه دكتر ديرتر ميومد اومديم خونه كه دوباره برگرديم، همون موقع كه عوضت كردم ديدم نصف حلقه جدا شده وااااي انگار دنيا رو به مامان داده بودن، رفتيم دكتر و گفت بايد بازت بذاريم اين رطوبت باعث شده دير بيفته هيچي د...
14 آبان 1394
1